Perdic | سردسته هواپیمای شیرجه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (7027 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	header U	سردسته هواپیمای شیرجه
	headers U	سردسته هواپیمای شیرجه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	dive bomber U	هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
	lead aircraft U	هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
	whip stall U	شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
	air picket U	هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
	strufe U	با هواپیما شیرجه زدن شیرجه زیر اتش
	aerial pickets U	شیرجه هوایی شیرجه از راه هوا
	droned U	خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
	drone U	خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
	droning U	خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
	towing U	به حرکت دراوردن هواپیمای بی موتور با هواپیمای موتوردار یا اتومبیل یا قرقره و طناب
	drones U	خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
	clean aircraft U	هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
	auto cat U	هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
	bogies U	تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
	bogeys U	تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
	bogey U	تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
	clearance diving U	شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
	fighters U	هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
	fighter U	هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
	notional aircraft U	هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
	escort aircraft U	هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
	flying crane U	هواپیمای اخراجات هواپیمای جراثقال
	clear one's ears U	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
	air scout U	هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
	leaders U	سردسته
	protagonist U	سردسته
	leader U	سردسته
	protagonists U	سردسته
	anchormen U	سردسته
	anchor men U	سردسته
	anchor man U	سردسته
	choragus U	سردسته
	bell wether U	سردسته
	fugleman U	سردسته
	head liner U	سردسته
	chieftains U	سردسته
	chieftain U	سردسته
	coryphaeus U	سردسته
	file leader U	سردسته
	captain U	سردسته
	file leader U	سردسته
	head of a gang U	سردسته
	protagonist U	سردسته
	actor U	سردسته
	marshals U	کلانتر سردسته
	marshaled U	کلانتر سردسته
	marshalled U	کلانتر سردسته
	marshaling U	کلانتر سردسته
	marshal U	کلانتر سردسته
	heresiarch U	سردسته رافضی ها
	hostile track U	تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
	drillmaster U	فرمانده تمرین نظامی سردسته
	diva U	سردسته زنان خواننده اپرا
	in the first flight U	دارای مقام نخست سردسته
	prim buffa U	سردسته بازیگران یاخوانندگان زنانه در کمدی
	somersaulting U	شیرجه
	somersault U	شیرجه
	somersaults U	شیرجه
	nosedives U	شیرجه
	somersaulted U	شیرجه
	power dive U	شیرجه
	plunge U	شیرجه
	jackknife U	شیرجه جک
	dived U	شیرجه
	dive	شیرجه
	diver U	شیرجه رو
	plunges U	شیرجه
	plunged U	شیرجه
	header U	شیرجه با سر
	nosediving U	شیرجه
	nosedived U	شیرجه
	swan dive U	شیرجه
	nosedive U	شیرجه
	headers U	شیرجه با سر
	springboarder U	شیرجه رو
	plunges U	شیرجه رفتن
	plunged U	شیرجه رفتن
	forward dive U	شیرجه رو به اب با چرخش
	plunge U	شیرجه رفتن
	layouts U	شیرجه فرشته
	tuck U	شیرجه جمع
	diving boards U	تختهی شیرجه
	nosediving U	شیرجه رفتن
	nosedive U	شیرجه رفتن
	diving board U	تختهی شیرجه
	dive	شیرجه رفتن
	nosedived U	شیرجه رفتن
	nosedives U	شیرجه رفتن
	dived U	شیرجه رفتن
	boarded U	سکوی شیرجه
	board U	سکوی شیرجه
	to plunge he first U	شیرجه رفتن
	tucking U	شیرجه جمع
	spring board U	تخته شیرجه
	somerset U	شیرجه معلق
	picketing U	شیرجه رفتن
	swan dive U	شیرجه فرشته
	springboards U	تخته شیرجه
	springboard U	تخته شیرجه
	squat under the ball U	توپگیری با شیرجه
	platforms U	سکوی شیرجه
	reverse dive U	شیرجه وارونه
	platform U	سکوی شیرجه
	diving U	شیرجه رفتن
	cutaway U	شیرجه تو و پشت به اب
	tucks U	شیرجه جمع
	layout U	شیرجه فرشته
	back dive U	شیرجه از پشت و فرود با پا
	flopper U	دروازه بان شیرجه رو
	dive angle U	زاویه شیرجه هواپیما
	high board U	سکوی شیرجه 3 متری
	back flip U	شیرجه پشتک وارو
	armstand dive U	شیرجه توام با بالانس
	bail out U	پریدن و شیرجه رفتن در اب
	full gainer U	شیرجه وارونه با پشتک
	inward dive U	شیرجه پشت به استخر
	bomb out U	شروع شیرجه از هواپیما
	power dive U	شیرجه رفتن هواپیما
	low board U	سکوی یک متری شیرجه
	headlong U	بی پروا شیرجه رونده
	towers U	برج شیرجه به ارتفاع 01متر
	back jackknife U	شیرجه از جلو بصورت کارد
	gainer U	درخت ارغوان شیرجه از پشت
	belly whopper U	شیرجه شناگر برروی شکم
	towered U	برج شیرجه به ارتفاع 01متر
	to jackknife <idiom> U	سیخ شیرجه زدن [شنا]
	racing dive U	شیرجه افقی دراغاز مسابقه
	dive bombing U	بمباران کردن در حالت شیرجه
	tower U	برج شیرجه به ارتفاع 01متر
	diver badge U	نشان پرواز با هواپیماهای شیرجه و عمودرو
	jackknife U	بازو بسته شونده شیرجه رفتن
	nose dive U	ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
	picketing U	شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
	degree of difficulty U	درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
	beat-up U	شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
	beat up U	شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
	smothers U	شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
	smother U	شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
	twists U	واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
	twisting U	واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
	twist U	واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
	smothering U	شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
	smothered U	شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
	target diving U	شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
	flopping U	شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
	flops U	شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
	nose down U	خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
	flopped U	شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
	flop U	شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
	floatplane U	هواپیمای اب
	c a U	هواپیمای سی 5 ا
	jet airplane U	هواپیمای جت
	attack plane U	هواپیمای تک
	tailless aircraft U	هواپیمای بی دم
	battle plane U	هواپیمای جنگی
	sweep fighter U	هواپیمای اسکورت
	passenger plane U	هواپیمای مسافربری
	airliner U	هواپیمای مسافربری
	starfighter U	هواپیمای جت استارفایتر
	tactical aircraft U	هواپیمای جنگی
	passenger aircraft U	هواپیمای مسافربری
	shadowed U	هواپیمای یدک کش
	warplane U	هواپیمای جنگی
	small sircraft U	هواپیمای کوچک
	battleplane U	هواپیمای جنگی
	Canberra U	هواپیمای تاکتیکی ب- 75
	cargo master U	هواپیمای کارگوماستر
	cargo transport U	هواپیمای ترابری
	jetliner U	هواپیمای مسافربری
	hydro aeroplane U	هواپیمای دریایی
	integrated aircraft U	هواپیمای یک پارچه
	Airbus U	هواپیمای ارباس
	Airbuses U	هواپیمای ارباس
	naval aircraft U	هواپیمای ناوپایه
	sailplane U	هواپیمای بی موتور
	triplane U	هواپیمای سه باله
	reconnaissance flight U	هواپیمای اکتشافی
	floatplane U	هواپیمای دریایی
	large aircraft U	هواپیمای بزرگ
	quadruplane U	هواپیمای چهارباله
	trimotor U	هواپیمای سه موتوره
	flying boat U	هواپیمای ابی
	triphibian U	هواپیمای دریایی
	triphibious U	هواپیمای دریایی
	monoplane U	هواپیمای یک باله
	biplanes U	هواپیمای دو باله
	interceptor U	هواپیمای رهگیر
	beeped U	هواپیمای بی خلبان
	fighter U	هواپیمای جنگنده
	bombers U	هواپیمای بمباران
	seaplane U	هواپیمای دریایی
	seaplanes U	هواپیمای دریایی
	bomber U	هواپیمای بمباران
	fighters U	هواپیمای جنگنده
	shadows U	هواپیمای یدک کش
	shadowing U	هواپیمای یدک کش
	drone U	هواپیمای بی خلبان
	interceptors U	هواپیمای رهگیر
	beeping U	هواپیمای بی خلبان
	biplane U	هواپیمای دو باله